• نامه ها
  • به گروهى از سپاهيان
مترجم : سید علی نقی فیض الاسلام

به گروهى از سپاهيان

«854»

(11) (و من وصية له ( عليه  السلام  )) (وصى بها جيشا بعثه إلى العدو) فَإِذَا نَزَلْتُمْ بِعَدُوٍّ أَوْ نَزَلَ بِكُمْ فَلْيَكُنْ مُعَسْكَرُكُمْ فِي قُبُلِ الْأَشْرَافِ أَوْ سِفَاحِ الْجِبَالِ أَوْ أَثْنَاءِ الْأَنْهَارِ كَيْمَا يَكُونَ لَكُمْ رِدْءاً وَ دُونَكُمْ مَرَدّاً وَ لْتَكُنْ مُقَاتَلَتُكُمْ مِنْ وَجْهٍ وَاحِدٍ أَوِ اثْنَيْنِ وَ اجْعَلُوا لَكُمْ رُقَبَاءَ فِي صَيَاصِي الْجِبَالِ وَ مَنَاكِبِ الْهِضَابِ لِئَلَّا يَأْتِيَكُمُ الْعَدُوُّ مِنْ مَكَانِ مَخَافَةٍ أَوْ أَمْنٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّ مُقَدِّمَةَ الْقَوْمِ عُيُونُهُمْ وَ عُيُونَ الْمُقَدِّمَةِ طَلَائِعُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ وَ التَّفَرُّقَ فَإِذَا نَزَلْتُمْ فَانْزِلُوا جَمِيعاً وَ إِذَا ارْتَحَلْتُمْ فَارْتَحِلُوا جَمِيعاً وَ إِذَا غَشِيَكُمُ اللَّيْلُ فَاجْعَلُوا الرِّمَاحَ كِفَّةً وَ لَا تَذُوقُوا النَّوْمَ إِلَّا غِرَاراً أَوْ مَضْمَضَةً.


از وصيّتهاى آن حضرت عليه السّلام است كه لشگرى را كه بسوى دشمن فرستاده بود بآن سفارش مى فرمايد (و آن قسمتى از نامه ايست كه در پاسخ نامه زياد ابن نصر و شريح ابن هانى كه هر دو از نيكان اصحاب امام عليه السّلام بودند نوشته زمانيكه ايشان را با دوازده هزار تن از لشگر عراق براى جنگ با لشگر شام فرستاده در بين راه با يكديگر مخالفت نموده هر كدام نامه اى به كوفه نزد آن بزرگوار  

 ص855

فرستاده از ديگرى شكايت نمودند، آن حضرت در پاسخ هر دو نامه اى نوشت كه از جمله آن قسمتى است كه دستور جنگ با دشمن را بآنان گوشزد مى نمايد): 1 پس هرگاه به دشمن برخورديد يا دشمن بشما برخورد بايد لشگرگاه شما در جاهاى بلند (تپّه ها) يا دامنه كوه ها يا كنار رودخانه ها باشد تا براى شما كمك بوده (از دسترسى آنان) جلوگير باشد، 2 و بايد جنگ شما (با دشمن) از يكسو يا دو سو باشد (زيرا لازمه جنگيدن از چند طرف پراكندگى و ضعف و شكست است) و براى خودتان در بلندى كوه ها و لاى تپّه هاى مسطّح پاسبانان و ديده بانان بگذاريد تا دشمن بطرف شما نيايد از جائيكه مى ترسيد (مبادا بيايد) يا از جائي كه ايمن هستيد (كه از آنجا نمى آيد، و ممكن است ناگهان از آنجا بيايد كه ديده بانان آمدن دشمن را از دور ديده شما را آگهى مى دهند تا درصدد جلوگيرى بر آئيد) و بدانيد جلوداران لشگر ديده بانان ايشانند و ديده بانان جلوداران لشگر (چند تنى كه جلو لشگر مى روند) جاسوسان هستند (خلاصه بايد چند تن جاسوس جلو و ديدبانان لشگر دنبال آنها و لشگر پس از ايشان بروند تا از كار دشمن آگاه بوده در هر موضوع دانسته اقدام نمايند) 3 و از جدا شدن و پراكندگى بپرهيزيد، پس هر گاه (در مكانى) فرود آمديد همگى فرود آئيد، و هرگاه كوچ نموديد همگى كوچ نمائيد، و چون شب شما را فرا گرفت نيزه ها را (در اطراف خويش) گرداگرد (دائره مانند) قرار دهيد (تا اگر دشمن شبيخون زند وسائل دفاع در دسترس باشد) و خواب را نچشيد (به خواب راحت نرويد) مگر اندك يا مانند آب در دهان گردانيدن و بيرون ريختن (چرت بزنيد نه به آسوده بخوابيد شايد دشمن بيدار و درصدد شبيخون باشد).